مرگ یک میمون ۶ساله باعث شد پرونده اى کم نظیر در دادسرا تشکیل شود.
در این پرونده، دختر جوان به خاطر مرگ میمون ـ به عنوان صاحب آن ـ از موزه دارآباد شکایت کرده است در حالى که یکى از مسؤولان این موزه مرگ میمون را خودکشى
مى داند.
با شکایت کم نظیر یک دختر جوان که صاحب میمونى ۶ساله است، پرونده اى علیه موزه دارآباد تشکیل شد.
این میمون ۶ساله که «مخمل » نام داشت و از نژاد زروس است از ۲ماهگى اش از دبى به ایران آورده شده و توسط دختر جوانى نگهدارى مى شد.
وى در این مورد به خبرنگار ما گفت: «مخمل » را وقتى که تنها ۲ماه داشت دیدم. او را از دبى به ایران آورده بودندولى صاحب نخستین آن به علت مشکلاتى که درنگهدارى اش داشت آن را در سرماى زمستان در قفسى در میان برف رها کرده بود من هم دلم به حال حیوان سوخت و از والدینم درخواست کردم که اجازه دهندبه حیوان بیچاره کمک کنم.
وى اضافه کرد: در این مدت تراس آپارتمان را برایش مناسب سازى کرده بودیم و سعى مى کردیم که به هیچوجه در قفس نماند. تا اینکه شش سال گذشت و این میمون که نر بود بزرگ شد. دیگر به سنى رسیده بود که نیاز داشت در کنار همجنسان خود باشد این بود که با وجود علاقه و انسى که به مخمل گرفته بودیم به فکر انتقالش به باغ وحش یا مرکزى براى نگهدارى حیوانات افتادیم.
این دختر جوان اضافه کرد: به تمام مراکزى که در آن از حیوانات زنده نگهدارى مى شود سر زدم ولى همه آنها با بهانه هاى مختلفى چون نداشتن جا، کامل بودن ظرفیت و جمع آورى حیوانات از پذیرفتن مخمل امتناع کردند. مانده بودم چه کار کنم که موزه اى در تهران حاضر شد، مخمل را به صورت موقت بپذیرد با اینکه در این محل بیشتر حیوانات تاکسیدرمى وجود دارد و فکر مى کنم تنها از یک شیر، ۲ پلنگ و یک میمون کوچک زنده نگهدارى مى شود، مخمل را به آنجا بردم و از آنان خواستم که به صورت امانت میمونم را نگه دارند.
وى ادامه داد: مى خواستم با داشتن مدتى زمان، راهکارى براى انتقال دائمى مخمل به باغ وحش یا محل مناسبى پیدا کنم و از طرف دیگر مخمل هم در طبیعت خودش باشد. در این فاصله هرچند روز یک بار به آنجا مى رفتم و به مخمل سر مى زدم و خوراکى هایى که مخمل به آن علاقه مند بود برایش مى بردم.
وى با ناراحتى اضافه کرد: تا اینکه ۲۰ روز پیش وقتى به موزه رفتم دیدم میمون من و میمون دیگر را به سالنى که شیر و پلنگ در آن بودند انتقال داده اند. به سراغ مسؤولان آنجا رفتم وگفتم: این سالن جاى مناسبى براى میمونهانیست و نباید این میمونها را در کنار هم بگذارید. ولى آنان به من گفتند خطرى مخمل را تهدید نمى کند.
گفتم : این قفس ها به هم نزدیک است از طرف دیگر شما قفس مخمل را ثابت نکرده اید و او به علت جهش وحرکتى که دارد به قفس شیر نزدیک مى شود و از نظر روحى نیز این دو حیوان از پلنگ و شیر مى ترسند و دچار مشکل مى شوند.
وقتى هم گفتم اگر فکرى نکنید میمون را از آنجا خواهم برد،گفتند درحال ساختن قفس هاى جدیدى هستیم که بعداز آن میمونها را به آنجا منتقل مى کنیم و تا دو روز دیگر این قفس ها آماده مى شود.
وى گفت: پنج شنبه وقتى براى دیدن مخمل رفتم دیدم در سالن شیرها و پلنگ بسته است. مخمل را صدا زدم او به گونه اى با من انس داشت که با شنیدن صداى من سوت زده وعکس العمل نشان مى داد هیچ صدایى نیامد. به چندنفر از کارمندان آنجا گفتم چرا دراینجا قفل است . گفتند مسؤولش نیست برو و یکشنبه بیا، مسؤولش یکشنبه مى آید. گفتم میمون باید هرروز غذا بخورد وگرنه مى میرد او نمى تواند سه روز گرسنه بماند و اگر میمون هم دراین سالن بود به صداى من جواب مى داد. مى خواهم همین الآن میمون امانتى ام را ببرم.
آنها به مسؤولشان زنگ زدند و او به من گفت: مخمل مرده است.
وى گفت: بعد از آن بود که پرسنل آنجا به من گفتند پلنگ دست میمون راجدا کرده و خورده است و پزشک پس از معاینه میمون اعلام کرده چون امکان مداواى میمون نیست و هار شده است ، براى اینکه کمتر درد بکشد به او آمپول مرگ بزنید.
با تماس صاحب میمون به پلیس ۱۱۰ ، مأموران کلانترى ۱۶۴ در محل موزه حاضر شدند و با شکایت این دختر جوان پرونده اى در دادسرا تشکیل شد.
وى با ناراحتى گفت: حیوانات باید مورد حمایت قرار گیرند. ما قانون حمایت از حیوانات داریم اگر مسؤولان مرکز نگهدارى کننده حیوانات سهل انگارى کنند، آن وقت چگونه مى شود از دیگران انتظار داشت.
نورمحمدى ـ مسؤول موزه دار آباد ـ در یک گفت وگوى تلفنى به خبرنگار ما گفت: این میمون اهدایى به موزه بوده است و کسى که ادعا مى کند آن را امانت داده است در یک صورت جلسه آن را به ما تحویل داده و اهدا کرده است.
وى اضافه کرد: قضایا به گونه اى است که هر کس بمیرد از کسى و از روزنامه ایران صدایى در نمى آید ولى براى یک میمون مى خواهید خبر بنویسید.
نورمحمدى افزود: قفس این میمون ۱۵۰متر با قفس شیر فاصله داشته است پلنگ از آن میمون مى ترسید و آن پلنگ نمى توانست میمون را مورد آزار قرار دهد.
مسؤول موزه دار آباد ادامه داد: براساس نظر دو دامپزشک وجراح موزه، میمون به علت مشکلات روحى وعاطفى که داشته اقدام به خودکشى کرده و با گاز گرفتن دست خود این کار را انجام داده است و براساس فیلمى که موجود است تکه هایى از دست جدا شده میمون را در کالبدشکافى جراح در معده خود میمون پیدا کرده است.
وى در برابر اینکه آیا امکان ارائه اسناد اهدا شدن میمون به موزه و ارائه فیلم به روزنامه وجود دارد گفت: ما اسناد را به دادگاه ارائه مى دهیم و از مالک قبلى میمون نیز شکایت کرده ایم.